Adbrite

Your Ad Here
Your Ad Here

شخصیت کلی متولدین سالهای مختلف

متولدین سال موش

خوشگذران،‌ گمراه کننده و خودخواه
 
موش با ویژگی های جذابیت و خشونت زاده شده است و در نگاه اول، شوخ طبع و متعادل به نظر می رسد؛ اما فریب او را نخورید؛ چون خشونت و نا آرامی در پس این چهره خونسرد پنهان است. اگر مدتی با او همنشین یا همسفر شوید، به پریشان حالی، عصبانیت و تند خویی او پی خواهید برد.

موش همیشه آشفته، ناراضی و گاهی عصبی است و همواره بنا را بر گله و شکایت می گذارد.

موش فعالیت گروهی را دوست دارد، اهل معاشرت و اجتماعی است؛ اما چون اغلب اطرافیانش اهل هیاهو و یاوه گویی هستند، دوستان کمی دارد. او موجودی تودار است، عادت به خودخوری دارد؛ لذا به کسی اعتماد نمی کند.

افزون بر این ها،‌موش نیک بخت و فرصت طلب است و همواره از همه چیز و همه کس به نفع خود استفاده می کند. او پدر و مادر، دوستان و نزدیکان،‌دارای خود و دیگران و حتی جذابیت فوق العاده اش را برای رسیدن به اهداف خود وسیله قرار میدهد.

موش نمی تواند میل به قمار بازی و پرخوری را در خود مهار کند؛ ولی البته وجود این حالات را انکار می کند. هر چند سرزنده به نظر می رسد؛ ولی در این ترس به سر می برد که روزهای پیری اش را چگونه باید بگذراند. با وجود این که همیشه در زمان حال زندگی می کند،‌ برای دوران کهنسالی خود خیال هایی دارد.

خانم موش ها نیز معمولا به ذخیره سازی بیش از حدّ مواد غذایی می پردازند؛ هر چند به دلیل پرخوری،‌تمام آنها را خیلی زود مصرف می کنند. همیشه می توان آنها را در تقّلا برای خرید کالاهای تجملی و غیر ضروری به امید سود بردن، دید.

موش اغلب خیالباف و گاه خلاق است. او در عیب جویی سر آمد همه است و دیگران دوست دارند به نصایحش گوش فرا دهند اما با زیاده روی او، از این میل و رغبت کاسته می شود. حتی بعضی موش ها چنان فریفته این اشتیاق شنوندگان می شوند که در نهایت همه چیز را نابود می کنند.

موش گاهی بی چشم و رو و پست؛‌ولی در عین حال راستگوست. او هر کاری را تا پایان دنبال می کند؛ حتی اگر بداند که شکست خواهد خورد و پایانی تلخ در انتظار اوست. اگر بتواند بر احساس نارضایتی همیشگی و علاقه بیش از حد خود به ابن الوقت بودن غلبه کند، موفق خواهد بود.

موش صرف نظر از این که به چه کاری بپردازد - ترجیح می دهد به جای تکیه بر فعالیت جسمانی با فکر و زیرکی خود امرار معاش کند. او دوست دارد از حاصل زحمات دیگران استفاده کند، نه دسترنج خود؛ بی درنگ خرج می کند و اگر به کسی پول قرض بدهد، بدش نمی آید سود آن را بگیرد.

چهره منفی و شیطانی موش به صورت یک شیاد، مفت خور، نزول خوار و شاید هم صاحب بنگاه کار گشایی تصویر می شود. تن پروری و علاقه به زندگی راحت و بی دردسر برای بعضی موش ها مایه پشت گرمی است، شاید به همین دلیل، آنان در تجارت و سیاست موفق هستند! در عین حال،‌ موش توانایی آن را دارد که یک رشته هنری را با موفقیت پیگیری کند. او بیشتر می کوشد تا اندیشه اش را به کار گیرد تا این که به کارهای بدنی بپردازد.

با این که موش موجودی سود جوست ؛ ولی به وقتش بسیار احساساتی میشود. اگر عاشق کسی باشد- حتی اگر این عشق دو جانبه نباشد- دین ودنیا را به نگاهی می بازد و به راحتی عنان اختیار خود را به دست دل می سپارد وچه بسا کارش به قمار، باده نوشی،کفر، دنیا پرستی و عاشق پیشگی بکشد.

از نظر روابط عاطفی و احساسی، بهتر است موش با کسی که در سال اژدها به دنیا آمده رابطه برقرار کند؛ در این صورت قدرت و آرامش اژدها با زیرکی موش به خوبی سازگار می شود. گاو نیز می تواند برای موش یار خوبی باشد. او در کنار گاو احساس امنیت می کند و اطمینان خاطر کافی را به دست می آورد.

میمون موش را افسون می کند؛ حتی اگر موش آمادگی و توان پذیرش این حالت را نداشته باشد. آقای موش با ناامیدی و دیوانه وار عاشق خانم میمون می شود. خانم میمون نیز از شیفتگی و آشفتگی موش لذت می برد.

موش حتماً باید از اسب حذر کند؛ زیرا اسب استقلال طلب و کله شق است و نمی تواند روحیه سود جویانه موش را تحمل کند. خدا آن روز را نیاورد که آقای موش با خانم اسب آتش ازدواج کند! جای شکرش باقی است نماد اسب آتشین هر شصت سال یک بار تکرار می شود (سال های 1258 و 1345) و همین امر، امکان بروز خطر را کاهش می دهد. موش باید از گربه نیز دوری کند. دلیل آن هم واضح است.

موش دوران کودکی شاد و راحتی دارد؛ ولی در جوانی، به رغم آسودگی نسبی، ممکن است زندگی پر ماجرا و پر دردسری داشته باشد و حتی دچار ضرر و زیان مالی و شکست در عشق شود؛ اما در دوران سالخوردگی زندگی راحت و آرامی مطابق با آرزویش خواهد داشت.

فصل تولد نیز در چند و چون سرنوشت موش تاثیر بسزایی دارد. موش متولد تابستان خوش اقبال تر است؛ زیرا در تابستان انبارها پر از آذوقه اند؛ اما موش متولد زمستان باید برای یافتن غذا، تا آخر عمر تقلا کند و خطرات احتمالی این کار را نیز به جان بخرد که زندگی انسانی به صورت زندانی شدن یا مرگ ناگهانی نمود پیدا می کند.










متولدین سال گاو


دوستدارکار، خانواده و سرزمین پدری
  
گاو متین و خوددار، کم رو، کند، وسواسی، منظّم و خاکسار است و هوشیاری ذاتی اش را پشت چهره ساده اش مخفی می کند. او به راحتی می تواند اعتماد قلبی دیگران را به خود جلب کند، که این خود بزرگترین برگ برنده او در زندگی است.

گاو موجودی اندیشمند است و شاید به همین علت، تنهایی را دوست می دارد. گاو می تواند هدفش را با نهایت پشتکار تعقیب کند. گاهی میهن پرستی افراطی و تعصب بیش از حد، تیغ تیز ملامت ها را متوجه گاو می کند.

بهتر است زیاد سر به سر او نگذارید چون ممکن است خطرناک ب اشد! گاو بر خلاف ظاهر آرام خود، حیوانی یک دنده و نافرمان است و از این که کسی پایش را در کفش او بکند، بیزار است. بیچاره کسی که سر راه او قرار بگیرد، زیرا اگر به قول معروف آن روی سگش بالا بیاید دیگر کسی جلودارش نیست و تر و خشک را با هم می سوزاند. او پیشرو و پیشواست و هیچ عاملی نمی تواند مانع او از این کار شود.

گاو از نوگرایی متنفر است؛ زیرا فکر می کند که نوگرایی، اصالت ها را نابود می کند. اغلب می توانید او را بین گروه هایی که با موسیقی روز، مکتب های هنری مدهای جدید لباس و مو مخالفند، بیابید. به یاد داشته باشید که او هیچ گاه نوگرایی را در خانواده اش نخواهد پذیرفت.

گاو موجودی خود کامه و زورگوست که خانواده برایش اهمیت فراوانی دارد اما روحیه واپس گرای او مانع از هر نوآوری است. زن متولد سال گاو، آشپز و کدبانویی برازنده و خوش لباس و به زنانگی خود بسیار پایبند است.

گاو پر کار و سخت کوش است و می تواند سعادت و آسایش اطرافیان خود را مهیا کند. روستاییان ویتنام معتقدند که گاو نماد ثروت برای خانواده است.

گاو در خانه خود، فرمانروایی توانا و بی چون و چراست که احترام و اطاعت همگان را بر می انگیزد. گاو در فعالیت های گروهی، امور هنری و اداره واحدهای تولیدی و خدماتی موفق عمل می کند و چون قدرت شگرفی در ترکیب اندیشه و عمل دارد می تواند جراح موفقی شود؛ اما بیش از هر کار دیگری، برای کشاورزی خلق شده است.

بهتر است گاو از کارهای تجاری خدماتی که مستقیماً با مردم سرو کار دارد، دوری کند. همچنین باید از کارهایی که نیاز به سفر دارد، پرهیز کند؛ زیرا ممکن است تندرستی و آرامش روحی او را بر هم زند.

زنان متولد سال گاو خانه داری را به کارهای دیگر ترجیح میدهند و کدبانو و میزبان های شایسته ای هستند.

نقطه ضعف شخصیت گاو، آن است که اغلب فکر می کند دور و بری هایش او را به درک نمی کنند. او کله شق و لجوج است و در عین حال، به شدت خانواده خود را دوست دارد. او به وجود فرزندانش افتخار می کند؛ ولی از آنان انتظار اطاعت مطلق دارد و در موردشان جدی و سخت گیر است. گاو رئیس خانواده است و حرف او به منزله قانون است؛ ولی در عوض، آماده هر نوع فداکاری برای خانواده اش می باشد.

برای گاو عشق فقط یک سرگرمی خوشایند است. او می تواند مهربان، باوفا و حتی با احساس باشد؛ ولی هیچ گاه عاشق نمی شود. گاو علاقه ای به روابط عاشقانه ندارد و این گونه کارها را وقت تلف کردن می داند. در بیشتر موارد، شکست گاو در مسائل عشقی و ازدواج، ناشی از بینش های مادی گرایانه اوست.

متولدین سال گاو، هیچ گاه خود را موظف به وفاداری به همسران خود نمی دانند؛ اما نظیر این حالت را از طرف مقابل تحمل نمی کنند و وفاداری همسر را یکی از حقوق خود می دانند! آنها از لحاظ احساسی، ممکن است وفادار و صادق باشند؛ اما برای این حالت خود، اهمیت زیادی قائل نیستند.

گاو دوران کودکی و نوجوانی را عموماً آرام و بی دردسر می گذراند؛ ولی در جوانی دچار مشکلات ازدواج می شود. همسر او اغلب از بی توجهی آشکار او گله مند است و شادمانی و رضایت خود را جای دیگری جست و جو می کند تا احساس عاشقانه ای را که در خانه نمی یابد، جای دیگری پیدا کند. در این هنگام، اگر گاو نتواند از هوش ذاتی خود برای حل این مشکل استفاده کند، چنان خشمگین و غضبناک می شود که حتی ممکن است خانواده اش از هم بپاشد.

گاو اهل کار است و خانوده اش را بسیار دوست دارد و فرصتی برای درک رفتارهای بی معنا ندارد.

گاو در دوران سالخوردگی به مشکلات زیادی دچار می شود؛ اما اگر بتواند با مشکلات خود کنار بیاید و راه های عاقلانه ای برای حلِّ آنها بیاید، زندگی آرام و بی دردسری خواهد داشت.

ازدواج گاو با خروس توام با موفقیت است و خروس می تواند بدون هیچ مانعی اسباب خوشبختی وی را فراهم آورد. روحیه سنت گرایی گاو از یک سو و محافظه کاری خروس از سوی دیگر، تفاهم کاملی بین آنها ایجاد خواهد کرد. زندگی گاو با موش نیز قرین کامیابی است. موش دیوانه وار به گاو دل می بندد و تا لحظه مرگ به او وفادار می ماند. مار هم گر چه بی وفاست، اما آن قدر زیرک هست که به حد کافی رعایت حال گاو را بکند. در هر صورت، مار هرگز از خانواده خود دست نمی کشد و آنان را ترک نمی کند.

همان طور که موش عاشق گاو می شود، گاو نیز شیفته میمون می شود. او برای موفق شدن در زندگی به نبوغ و قوه تخیل میمون احتیاج دارد. اما افسوس! بی فایده است چون گاو و میمون هیچ گاه رابطه پایداری نداشته و با هم به تفاهم نمی رسند.

گاو باید از بز دوری کند. زیرا دمدمی مزاجی و بی ثباتی بز، او را گرفتار کشمکش و درگیری دائمی خواهد کرد.

گاو نمی تواند با ببر هم خانه شود و این قولی است که همگان بر آنند. رابطه این دو به نزاع و ستیز می انجامد؛ نزاعی که موجب نابودی ببر می شود؛ زیرا گاو قوی تر است و چندان به کشمکش ادامه می دهد که سرانجام ببر را از پای در آورد. مادر متولد سال گاو، هرگز نمی توند با کودک متولد سال ببر به تفاهم برسد و به نفع دومی است که خانه را ترک کند!

سرانجام این که گاو متولد زمستان شادتر و راضی تر از گاو متولد تابستان است. زیرا در زمستان کارها کمتر است؛ اما گاو متولد تابستان باید با سر سختی در تمام طول سال به کار بپردازد.






متولدین سال ببر



دلیر و بی پروا

ببر یک عصیانگر و شورشی ناراضی است، او با شتاب زدگی خاص خودش، همیشه علیه قدرت های برتر طغیان می کند و سرکشی و نارضایتی با خونش در آمیخته است. ببر دوست دارد سردمدار باشد؛ ولی متاسفانه شایستگی و برازندگی رهبری را ندارد. او همیشه اولین کسی است که شعار حرکت کردن می دهد. اما در کسب و کار، عشق و جنگ، احتیاط حکم می کند که دیگران کورکورانه از او پیروی نکنند و حتی گاهی او را از حرکت باز دارند.

راه افتادن به دنبال ببر، می تواند شروع فاجعه ای بزرگ باشد. او همیشه در پی ماجراجویی است و گاه خواسته هایی غیر منطقی و دور از احتیاط و بدون مسؤولیت دارد؛ اما ایستادگی در برابر ببر نیز بسیار مشکل است؛ زیرا شخصیت گیرایی دارد و ظاهر نافذ و پرهیبتش نمود ویژه ای به او می بخشد. مردم خواه نا خواه به او احترام می گذارند و حتی دشمنان او نیز از این قاعده بر مستثنی نیستند. ببر دوست دارد همه از او اطاعت کنند؛ اما از این که خود فرمانبردار کسی باشد، بیزار است و هیچ کس را شایسته آن نمی داند که به او دستور بدهد. ببر اگر بتواند پیش از دست زدن به هر کاری اندکی بیندیشد و به نصایح اطرافیان گوش فرا دهد، قطعاً به موفقیت های چشم گیری خواهد رسید.

ببر بنا بر روحیه جنگ جویی خود، با خشونت و بی باکی، به هر قیمت، بر سر اعتقاداتش پا فشاری می کند، او سر سخت، لجوج و همواره ستیزه جوست.

هر چند ببر گاهی خودخواه است؛ اما می تواند دست و دلباز، با سخاوت و حتی ایثار گر هم باشد. همیشه به یاد داشته باشید که ببرها باریک بین و تیز هستند و به کسی اعتماد نمی کنند.

ببر همیشه جویای رهبری، با وضع موجود در ستیز و با قدرت حاکم در کشمکش است و از تمام افرادی که به دنبال زندگی آرام و بی دردسر هستند، نفرت دارد.

جای تعجب اینجاست که هنگام اخذ تصمیم های مهم دچار شک و تردید می شود و چندان این دست و آن دست می کند که دیگر کار از کار گذشته باشد. رفتار او به عنوان یک فرمانده نظامی یا سرپرست واحد صنعتی، در خور تحسین است.

چه بسا ببر مجرمی مخوف از کار درآید؛ زیرا به کارهای خطرناک و پر هیجان علاقه مند است. خانم ببرها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آنها اغلب در راه اصلاح طلبی و سنّت شکنی پیش قدم می شوند و برای آنچه درست می پندارند،‌ مبارزه می کنند.

ببر حرص چندانی به مال و ثروت ندارد؛ اما ممکن است پول زیادی به دست بیاورد. او بیش از دیگران اهل عمل است،‌ و بخت نیز با او یار است؛ زیرا مادر روزگار چنین فرزندانی کمتر بزاید (ملکه الیزابت دوم در سال 1926 « سال ببر » به دنیا آمد و هیچ کس فکرش را هم نمی کرد که او روزی به سلطنت برسد.)

در حقیقت او جنگجویی تیزبین، زودرنج و درون نگر است. ببر هر گاه درگیر مسائل بزرگ عشقی شود، آن قدر پر شور و حرارت می شود که به ندرت ممکن است شادی های عشق را لمس و درک کند. خانم ببرها نیز ممکن است تجربه ها و ماجراهای عشقی فراوانی داشته باشند که اغلب پایان خوشی ندارد.

ببر می تواند با اسب درستکار زندگی آرام و خوشی داشته باشد. زندگی مشترک ببر و اژدها - که آمیزه ای از قدرت و آینده نگری است - بسیار پر شور و جالب خواهد بود. سگ نیز در فراز و نشیب زندگی در کنار ببر باقی می ماند و او را در رسیدن به آرمان هایش یاوری می کند.

ببر باید از مار حسابگر و دور اندیش و نیز از میمون آزار دهنده و موذی دوری کند. میمون ماهرانه ببر را در عرصه عشق و کار بازیچه دست خود قرار می دهد و ممکن است باعث آزار او شود.

گاو هم نمی تواند با ببر به سر برد؛ زیرا قوی تر از ببر است و به او می تازد تا نابودش کند. اگر گاو و ببر زیر یک سقف زندگی کنند؛ بهتر است ببر پیش از نابود شدن خانه را ترک کند.

گربه نیز هرگز نمی تواند با ببر در یک خانه به سر برد. افسانه ای چینی می گوید که روزی گربه برای اذیت کردن ببر از بلندترین شاخه های درختی بالا می رود و ببر به خاطر وزن سنگین خود از عهده صعود بر نمی آید و گربه به هدف خود می رسد. با این حال، گربه و ببر یک دیگر را خیلی خوب درک می کنند زیرا در واقع هر دو از تیره گربه سانان هستند.

دوران کودکی ببر آرام و بی دردسر خواهد گذشت اما دوره دوم زندگی او با خطرات و هیجان همراه خواهد بود. در این دوره از زندگی، ببر با مشکلات مالی، خانوادگی، عاطفی و ازدواج دست به گریبان است. هر چند هیچ یک از این مشکلات او را از پا در نخواهد آورد اما اگر با مهارت آنها را از سر راه بر ندارد چه بسا که پیامد آن در دوره سوم زندگی برایش مشکل ساز شود. اگر ببر از عهده حل مشکلات بر آید و به پیری برسد،‌روزگار کهنسالی را با آرامش و آسایش سپری خواهد کرد.

این که ببر در روز یا شب متولد شده باشد، در چند و چون سرنوشتش تاثیر بسزایی دارد. ببرهای شب، به خصوص آنهایی که نیمه شب به دنیا آمده باشند تا اندازه ای از گرفتاری های زندگی مصون خواهند بود و نسبت به ببرهایی که در روز، به ویژه نیمه روز متولد شده اند، زندگی بی دغدغه تری خواهند داشت. به هر حال، زندگی ببر پر از ماجرا و خطر است و تفاوت در ساعت زاده شدن زندگی راحت و آسانی برای او به ارمغان نخواهد آورد؛ اما ببر از آن بیدها نیست که با این بادها بلرزد و اساساً راه دیگری ندارد. او خواهان تحولات گوناگون، هیجان، شور و حرارت است و زندگیش نیز به همین صورت خواهد بود. ماجراجویی بارها او را به خطر کردن در زندگی خواهد کشاند. چه بسا که با مرگی ناگهانی و دلخراش از دنیا برود.

با همه آنچه گفته شد، ببر در فرهنگ مردمان مشرق زمین، نماد خوش اقبالی و کامیابی است و هیچ کس به اندازه او بهره از کام دل بر نمی گیرد.

ببر برای آسیایی ها شگون دارد و تداعی کننده قدرت برتر و نماد آسودگی و امنیت در زندگی انسان هاست. وجود یک ببر در خانه، احتمال بروز دزدی، آتش سوزی و آزار ارواح خبیث را به حداقل می رساند.

اگر دو ببر سر همسری داشته باشند، سرانجام یکی از آنها مجبور شود خانه را ترک کند









متولدین سال گربه 

موجودی لطیف
این نماد را در ویتنام،‌گربه و در ژاپن خرگوش دانسته اند؛ حال گربه باشد یا خرگوش، هر دو هنگام سقوط، روی چهار دست و پای خود فرود می آیند. متولدان سال گربه شادترین انسان ها و اشخاصی خوش ذوق، اهل معاشرت، عاقل،‌بردبار و کمی بلند پرواز هستند که هنگام برخورد با دیگران شرافتمندانه رفتار می کنند. هیچ کس نمی تواند آنها را دست کم بگیرد؛ زیرا همراهان خوبی هستند و می دانند چگونه و کجا به درد آدم بخورند.

اما به مصداق مثلی،‌ « گل بی خار کجاست » و اتفاقاً متولدان سال گربه انسانی هایی سطحی هستند و این بدان معناست که ویژگی های خوب آنان نیز ظاهری و سطحی است.

گربه دوستدار جمع و جمع نیز دوستار گربه است. او موجودی زود جوش است و بودن در کنار دیگران را بسیار دوست دارد؛ اما گاهی غیبت و شایعه پراکنی می کند و در نهایت زیرکی، نکته سنجی و دقت این کار را انجام می دهد. در اصل،‌ گفت و گوی درباره حقایق کاملاً ناخوشایند، برای او کار دشواری است.

گربه ها عاشق ضیافت هستند و به حخاطر سلیقه بی نظیرشان،‌ اغلب داری خانه های زیبایی می باشند. آنها دنیا پرست و گاه خود آرا و فخر فروش هستند. خانم گربه ها به نشان دادن تربیت و فرهنگ معلومات جدید خود، علاقه عجیبی دارند؛‌ تنها اب این انگیزه که در آن زمینه مشخص خودی نشان دهند و در این راه، ممکن است مسائل دیگری را که از اهمیت بیشتری بر خوردارند، نادیده بگیرند.

گربه به سادگی برانگیخته و خشمگین نمی شود. او آرام، خونسرد و صلح جو است. و بیشتر خود را احساساتی نشان می دهد تا این که واقعاً حساس باشد. امور شخصی و خصوصی بیش از مشکلات بزرگ اجتماعی او را متاثّر می کند و حتی می توان گفت کمک گربه هم از قحطی،‌جنگ و فاجعه های دیگر انسانی نمی گریزد، مگر آن که زندگی خودش در معرض این خطرات واقع شود که در آن صورت، شیرازه زندگیش از هم می پاشد و آن قدر تحملش کم می شود که ممکن است تن به مرگ بسپارد. این حیوان خیلی زود به گریه می افتد اما به همان سرعت هم آرام و قرار پیدا می کند. خانم گربه ها از حالت افسردگی و روانی خود به عنوان کار آمد ترین حربه برای جلب نظر و محبت دیگران سود می برند.

گربه ها محافظه کارند و از هر آن چه که آرامش زندگی شان را بر هم بزند یا ریگ کفش و اسباب دردسرشان شود؛ بیزارند. نیاز نها به حفظ آسایش و امنیت زندگی، بسیار بیش از دیگران است.

از آن جا که گربه محتاط و شاید هم کمی ترسو کم روست، هیچ گاه مسؤولیت انجام کاری را نمی پذیرد مگر آن که از پیش سبک و سنگینش کرده و تمام جوانب ان را در نظر گرفته باشد. همین خصلت است که دیگران آن را در گربه می پسندند و می کوشند در امور مهم خود با او رایزنی کنند.

گریه نماد موفقیت در کسب و تجارت است و معمولا به عنوان تاجری زیرک که هر کس با او قرارداد کسب و کار امضا کند، نمی تواند از زیر بار ان شانه خالی کند شناخته می شود. پیش بینی های او اغلب درست است و سود و منفعت را بو می کشد. گربه به ظاهر بسیار آرم و متین و قابل اعتماد به نظر می رسد؛ اما در حقیقت، به شدت اهل ساخت و پاخت است. استعداد او در عرصه رقابت های تجاری مانند خرید و فروش اشیای عتیقه - که به شم اقتصادی نیاز دارد به خوبی آشکار و شکفته می شود. پرداختن به فعالیت های سیاسی و حقوقی،‌ امکان بهره مندی از یک زندگی راحت، بدون تشویش خاطر و مطابق میل را برای گربه مهیا می کند.

خانم گربه ها در تمام مشاغلی که نیاز به ذوق، سلیقه، درک اجتماعی و برخورد خوب دارد، می درخشند. سیاستمدارنی که طالب پیشرفت هستند، بهتر است با خانم های متولد سال گربه ازدواج کنند؛ زیرا آنان تیز بین، نکته سنج، خردمند و راز دار هستند و در عین حال کدبانو های برازنده ای هستند که با بودن در کنار همسرانشان باعث افزایش شهرت آنان می شوند. خانم گربه ها از این که طرف توجه اطرافیان خود قرار بگیرند، لذت می برند.

اگر چه گربه نسبت به منسوبان خود دلسوز، فداکار، مهربان، صمیمی و صادق است و به راحتی به دوستان نزدیکش کمک مالی می کند؛ اما در واقع، چندان پای بند خانواده نیست و اغلب با پدر و مادر و فرزندانش احساس بیگانگی بیشتری می کند، تا با دوستان برگزیده خود.

خانم گربه ها تا زمانی که مطرح باشند، وظایف مادرانه خود را به خوبی انجام می دهند، اما این غریزه در آنها بسیار ضعیف و تا حدی ساختگی است.

گربه به آسانی با بز کنار می آید و برای ذوق هنری و روح هنرمندانه او ارزش بسیار قائل است. او به دنبال وجوه اشتراک می گردد و بوالهوسی های بز چندان آزرده اش نمی کند.

سگ درستکار و خوک حساس و نکته سنج نیز به راحتی با گربه کنار می آیند؛ اما خروس و موش سر سازگاری با گربه ندارند و بهتر است مثل جن و بسم الله از یک دیگر دوری کنند.

روابط کاری و عاشقانه گربه با بر همواره آکنده از التهاب و تشنج است. گربه خویشاوند و هم نژاد ببر است و چون حیله های او را می شناسد، حنای ببر پیش او رنگ ندارد و می کوشد از درد سر و گرفتاری پرهیز کند.

زندگی گربه، در صورتی با آرامش و آسایش دلخواهش سپری می شود که با حوادث پیش بینی نشده، مهیج، شگفت انگیز و خانمان بر انداز رو به رو نشود. او ا از جنگ ها، انقلاب ها و حوادث طبیعی باکی نیست؛ زیرا اصولاً برا ناملایمات آفریده نشده است و اگر با ناکامی و شکست رو به رو شود، ه بسا که دیوانه شود و خودکشی کند. ترک اصول اخلاقی رای او به مراتب آسانتر از قبول شکست است.

مردم شرق دور، گربه (با خرگوش) را موجودی مشکوک و غیر قابل اعتماد می دانند. آنها بر این باورند که ساحره ها و جادوگران خود را به شکل گربه در می آورند. در اروپا قرون وسطی گربه ها را به گناه ارتباط با شیطان، زنده در آتش می سوزاندند. این باورها دور از حقیقت و خرافی است؛‌ زیرا از سوی دیگر، می بینیم که در مصر باستان گربه ها مثل خدایان پرستش می شدند.

باری، کوتاه سخن آن که گربه خواه معبود باشد، خواه شیطان و یا هیچ کدام از این ها، نمی توان این واقعیت را از نظر دور داشت که همواره هاله ای از رمز و اسطوره سیمای گربه را در بر گرفته و پرده ای سحرآمیز پیش روی او کشیده است.

در پایان باید به این نکته اشاه کنیم که گربه به ظاهر ضعیف، ممکن است به آسانی به موجودی قدرتمند و خوف انگیز تبدیل شود




 متولدین سال اژدها

موجودی خوش خط و خال
اژدها سرشار از نیرو و شور نشاط زندگی است و تا هنگامی که جان در بدن دارد، از پستی، ناجوانمردی، دورویی و شایعه پردازی فاصله می گیرد و در وجود او نشانی از حیله گری و دسیسه پردازی یافت نمی شود؛ با این حال، او به بی آلایشی و معصومیت خوک نیست؛ افزون بر این، به سادگی فریب می خورد، ولی در عین حال، شهامت پذیرش اشتباه و اعتراف به آن را دارد.
اژدها غالباً خود را در بدترین شرایط و موقعیت ها قرار می دهد. او آرمان خواه و کمال گرا به معنی واقعی است، به همین علت همیشه طالب بهترین هاست. توقع او از خود و دیگران بیش از حد معقول است. وی از دیگران انتظار زیادی دارد وئ در برابر، انتظارات دیگران را تا حد امکان بر آورده می کند.
اژدها بد خلق، سرکش، لجوج، سرسخت و حاضر جواب است و اغلب بی اندیشه سخن می گوید. اما به رغم این ویژگی ها، سخنان و پندهای او بسیار با ارزش است. مردم به گفته های او گوش فرا می دهند و در حقیقت نفودش بر آنان غیر قابل انکار است.
اژدها موجودی مغرور، پر شور و عجول است که به سادگی عنان اختیار از کفش رها می شود. او با استعداد،با هوش، با اراده و بخشنده است و از عهده انجام هر کاری به خوبی بر می آید و تا لحظه مرگ هرگز محتاج دیگران نخواهد شد.
اژدها در تمام عرصه های هنری، مذهبی، نظامی. پزشکی، یا سیاسی می درخشد و کامیاب می شود. اژدها می تواند خود را وقف اهداف و کارهای با ارزش و بزرگ کند. این اهداف ــ هر چه که باشد ـــ او می تواند پایان کار را بسنجد/ احتمال دارد استعداد و توانایی اژدها در راه های نادرست به کار افتد و در اعمال خلاف نیز سر آمد دیگران شود.
اژدها محبوب خاص وعام است؛ اما خود کمتر به کسی دل می بندد. و هرگز در گیر ماجراهای عاشقانه نمی شود و طعم تلخ ناکامی را نمی چشد؛ بلکه اوست که همیشه دیگران را ناکام می گذارد؛ طوری که اغلب زنان متولد این سال خاطر خواه ها و خواستگران زیادی دارند.
متولدان سال اژدها در اوان جوانی ازدواج نمی کنند و حتی برخی از آنان تا آخر عمر مجرد می مانند ؛ چرا که تنهایی و انزوا طلبی را دوست دارند. حتی می توان گفت از تنها بودن لذت می برند.
اژدها و موش می توانند رابطه خوبی داشته باشند؛ زیرا موش مهربان این توانایی را دارد که هر چه اژدها از دست داده ـــ حتی اگرکم اهمیت باشد ـــ دوباره به دست آورد. این رابطه برای موش هم خالی از فایده نیست؛ حال آن که اژدها نیز از روحیه جست و جو گر و پول پرست موش بهره کافی می برد.
رابطه اژدها و مار نیزبه همین شکل است و شوخ طبعی مار، عامل باز دارنده ای است که جلوی خودپسندی و غرور اژدها را می گیرد. آقای اژدها همیشه مجذوب زیبایی خانم مار شده، در دام او گرفتار می شود. و اگر همسرش باشد، بیش از اندازه به وجود او افتخار می کند.
خروس مغرور و خودستا هم به آسانی با با اژدها کنار می آید و ضمن لذت بردن از موفقیت های اژدها، در آنها سهیم می شود.
میمون چه در کسب و کار و چه در عشق،می واند خلا شخصیت اژدها را پر کند؛ زیرا حیله گری میمون و قدرت اژدها، کامل کننده یکدیگرند و این حقیقتی است که تنها میمون از آن مطلع است. جالب است بدانید که فقط متولدان سال میمون می توانند اژدها را بفریبند.
رابطه اژدها و ببر به ندرت ممکن است قرین آرامش باشد. اژدها بیش از همه باید از سگ ها حذر کند زیرا سگ، بدبین و بسیار واقع گراست و هرگز نمی تواند به اژدها اعتماد کند.
اژدها در دوران کودکی ممکن است به مشکلات مختصری دچار شود که سبب ساز آن، انتظار بیش از حد او از اطرافیانش است؛ ولی روحیه هنری اژدها در دوران دوم زندگیش باعث ایجاد مشکلاتی می شود.
با این که برتری و غرور اژدها نسبت به اطرافیانش کاملا محسوس است، گاهی احساس می کند که دیگران درکش نکرده ؛ به گوهر وجودش پی نبرده اید حال آنکه دیگران همواره تحسینش می کنند.
هر چقدر ناراحتی های اژدها در زندگی ناچیز است به همان اندازه موفقیت هایش بزرگ می باشد.
هر چه اژدها سخت گیر تر و پر توقع تر باشد، به همان نسبت ناخرسندتر است؛ در هر صورت، اژدها موجودی شاد و خوشحال است و این روحیه در دوره کهن سالی، موفقیت او را در رسیدن به اهدافش تضمین می کند.
اژدها نماد بخت و اقبال است و در طالع بینی، بهترین نماد برای زندگی، رشد و ترقی به شمار می رود. برای مردم خاور دور اژدها نشانه تندرستی، بزرگواری، نجابت،‌هماهنگی و طول عمر است.
با این وصف، از روی دیگر سکه غافل نشوید. اگر چه خیر و برکت اژدها از سایر نمادها بیشتر است؛ اما نباید فراموش کرد که هر چیزی ممکن است نوعی نیرنگ و فریب باشد؛ اما چه توان کرد، اژدهای افسانه ای شما را مجبور می کند که به او اطمینان و اعتماد کامل پیدا کنید.
او همیشه در اوج است و می درخشد ؛ اما درخشش او کاملا سطحی است. او خودش هم واقعا نمی داند چگونه چشم ها را خیره می کند و این نشان می دهد که قدرت او غیر واقعی است.
اژدها در واقع شخصیتی ساختگی و دروغین و حیوانی است که فقط برای کرناوال ها و نمایش ها آراسته می شود و کار آیی دیگری ندارد. اژدها ظاهری قدرتمند اما باطنی خونسرد دارد. او می تواند از دهان خود آب، آتش یا حتی طلا بیرون بریزد؛ اما وقتی جشن تمام می شود؛ او را می سوزانیم سپس اژدها در زمان مقتضی، دوباره مانند ققنوس از میان خاکستر وجود خویش سر بلند می کند. با این اوصاف، خودتان قضازت کنید که آیا می توان به راستی به او اعتماد کرد

 متولدین سال مار

خردمند و زیبا
مار یا افعی، در اساطیر و افسانه های مردمان مغرب زمین چهره ای منفی دارد؛ اما در سال مار متولد شده اند ؛ اگر مرد باشند، جذاب، احساساتی و شوخ طبع و اگر زن باشند، زیبا هستند و این زیبایی عامل کامیابی آنهاست.

ژاپنی ها برای ابراز شگفتی و ستایش خود از زنان، معمولا می گویند: «عزیز من، تو یک مار واقعی هستی،»؛ حال آن که در کشورهای غربی نمی توان برای تعریف و تمجید از کسی از چنین عبارتی استفاده کرد.

مار در لباس پوشیدن بسیار خوش سلیقه است و خود نمایی می کند. مردان متولد این سال بسیار خوش لباس و خانم مارها هم بی اندازه خود آرا هستند.

مار هرگز عمر عزیزش را به بطالت نمی گذراند و از بد گویی و یاوه گویی گریزان است. او بسیار می اندیشد و روشن فکر، فرزانه و خردمند است ؛ هر چند نیاز چندانی به استفاده از عقل و خرد خود ندارد ؛ زیرا روان و نا خود آگاه بسیار روشنی دارد که در صورت پرورش به روشن بینی و شهود می انجامد. به این ترتیب، او به فطرت و غریزه خود، بیش از استدلالات، نظرات و تجربیات دیگران اهمیت می دهد و به نظر می رسد برای شناخت جهان از حس ششم خود استفاده می کند.

وی با همت و پشتکار کارها را تا پایان دنبال می کند، از تردید و بی ثباتی بیزار است و سریع و قاطع تصمیم می گیرد. برایی رسیدن به هدفش، از هیچ کوششی فرو گذار نمی کند و به نظر می رسد که هیچ چیز نمی تواند او را از هدفش بازدارد.

مار در امور مالی و اقتصادی کمی حسابگر است ولی حس انسان دوستی اش، سر انجام او را به همیاری با دیگران وا می دارد؛ هر چند کمک های او بیشتر معنوی است تا مادی! به هر حال، برای مار جان دادن راحت تر از پول دادن است! شگفت آن که او همیشه دم از بخشندگی می زند؛ تا آن جا که دیگر اعتبار خود را از دست می دهد و حنایش رنگ می بازد.

نقطه ضعف شخصیت مار، انحصار طلبی در کمک به دوستان است. اگر بخواهد به کسی مهربانی کند، حضور هیچ کس دیگر را بر نمی تابد؛ به طوری که شخص نیازمند از تمنای خود پشیمان می شود؛ زیرا طبیعت مار چنان اقتضا می کند که حلقه وار به دور فرد دل خواسته اش بپیچد و باعث خفگی او شود!پیش از آن که پیشنهاد یاری مار را بپذیرید، خوب بیندیشید؛ در غیر این صورت پشیمان خواهید شد.

مار در معاش بسیار خوش اقبال است و هرگز در مورد پول نگرانی نخواهد داشت. به قول معروف پول از سر و کولش می ریزد. او خود نیز به این دولتمندی اشراف دارد و خیالش از این بابت تخت است. اما اگر پولدار شود، ناخن خشکی می کند و هرگز به کسی پول نمی دهد.

مارها وقتی پیر می شوند، خساست آنها به اوج می رسد.

مار همیشه دنبال مشاغل بی درد سر و آسان می گردد و می توان گفت تا اندازه ای تنبل است.

مار نسبت به شریک مسایل عشقی خود ـــ حتی اگر عاشقش نباشد ـــ بسیار حسود است و آنچنان به دورش حلقه می زند تا سر انجام او را از میدان به در کند.

مردان متولد سال مار، چشم چران هستند؛ ولی چنین صفتی را از همسرشان تحمل نمی کنند. آنان خانواده ای پر جمعیت و شلوغ به راه می اندازند تا اطمینان حاصل کنند همسرانشان آن قدر گرفتارند که فرصتی برای چشم چرانی و هوسبازی نداشته باشند!

ازدواج مار با گاو خوش فرجام و رضایت بخش است. گاو عاشق خانواده است ؛ اما می خواهد سرپرست خانواده نیز باشد و مار با کمال میل این مقام را به اوتفویض می کند.

جنگ بین خروس و مار، چه در ازدواج و چه در مشارکت با دوستی هر کدام نتیجه خاص خود را دارد و می تواند باعث پوشیده شدن نقاط ضعف یا جدال و کشمکش دائمی آنها شود.

باید به حال خوک بیچاره ای که در چنگ مار گرفتار می شود گریه کرد!خوک اجازه می دهد که مار او را به دام بیندازد و عنان اختیارش را از کف برباید. مار نیز از این خود باختگی خوک بدش نمی آید؛ در حالی که به پوچ بودن چنین را بطه ای اذعان دارد. دشمن جان مار، ببر است و دمار از روزگارش در می آورد!

دوران کودکی و جوانی مار معمولا آرام و بی درد سر می گذرد اما ممکن است سر پیری به فکر معرکه گیری بیفتد ؛ زیرا در این دوران، احساسات، طبیعت پرحرارت ونیز ماجراجویی هایش از خواب بیدار شده و آرامش دوران سالخوردگی اش را بر هم می زند.

در این میان، عامل تعیین کننده آن است که مار در زمستان به دنیا آمده باشد یا در تابستان ؛ در گرما یا در سرما و در روز یا شب؛ زیرا طبیعت او با طوفان، سرما و باران های بهاری سازگاری ندارد. ماری که در نیم روزی تابستانی و در منطقه ای گرمسیر متولد شده باشد، از ماری که در نیمه شب سرد زمستان به دنیا آمده باشد، شادتر است. آب وهوای زاد روز متولدان سال مار ، تاثیر بسزایی در سر نوشت آنان دارد. ماری که در یک روز طوفانی به دنیا آمده باشد، زندگی پرماجرایی خواهد داشت.



 متولدین سال اسب

نجیب و برازنده
◊ اسب همیشه خود را آراسته و ستودنی می نماید. او می داند چگونه لباس بپوشد. او به مکان های عمومی مانند: کنسرت، تئاتر، گردهمائی ها، مسابقات ورزشی ومهمانی ها علاقه خاصی دارد. وی اغلب خوش اندام و ورزشکار است.

اسب بسیار خوش برخورد، خوش صحبت، با نشاط، دلسوز،‌شوخ، سرگرم کننده و در همه حال محبوب و دوست داشتنی است.

روحیه اسب با فعالیت های سیاسی بسیار سازگار است و این گونه کارها او را خوشنود می کند و به او امکان رشد می دهد. اسب با شگردی خاص، دیگران را زیر سلطه خود در می آورد و فرمان بردار خود می کند.

اسب بسیار حاضر جواب است و پیش از آن که لب به سخن بگشایید بحث وگفت و گویی ـــ چه در آن سر رشته داشته باشد یا نه ـــ وارد شود و بر دیگران پیشی بگیرد.

اسب در کارهای عملی هم به اندازه کارهای فکری، توانمند،‌ خلاق و ماهر است. اما در حقیقت، او بیشترزرنگ است تا با هوش و خودش نیز این را می داند؛ به همین دلیل، برخلاف ظاهری آرام و مطمئن، اعتماد به نفس ندارد و موجودی ضعیف است.

اسب بی تاب، تند خو، نازک دل و پرشور و حرارت است؛ از این رو گاه از نفوذ کلام خود برای سیطره بر دیگران استفاده می کند. کسانی که یک بار از خشم و غضب اسب آسیب دیده باشند، دیگر هرگز نسبت به او خوش بین نخواهد بود و همیشه از او می هراسد و برای پیروزی در زندگی باید خود را کنترل کند.

اسب موجودی خود خواه است و هر کس که در راه رسیدن او به اهدافش مانع ایجاد کند، لگد کوب می کند. افزون بر این،‌تا اندازه ای متکبر و خودپسند است و به مشکلات و ناراحتی های دیگران اهمیت نمی دهد وتنها به امور مربوط به خودش می پردازد؛ با این حال، در صورت لزوم، با شجاعت تمام در امور دیگران دخالت و وساطت می کند. اسب مستقل، سر کش و خود سر است. او همیشه راه خود را می رود و نصایح دیگران را قبول نمی کند. اسب خیلی زود آغوش خانواده را ترک می کند تا زندگی اش را بسازد. او این کار را با میل و رغبت انجام می دهد، زیرا زندگی مستقل و مطابق میل و سلیقه شخصی را بر هر چیز دیگر ترجیح می دهد.

وقتی اسب به میل خود خانه و خانواده ای درست می کند،‌سر پرستی آن را به عهده می گیرد و به خانواده خود عشق می ورزد. اسب در زیدگی خانوادگی سالار وارباب است و کار، مشکلات، تندرستی و حتی اتوی لباسهایش بر عهده دیگران است که البته این برخورد و نگرش اسب چندان هم دور از انصاف نیست؛ زیرا در حقیقت، حضور او ضامن بقای خانواده است و اگر زمانی به هر علت خانه و خانواده را ترک گوید،‌همه چیز مانند خانه ای پوشالی در هم می ریزد.

لذا،‌با این موجود خودخواه، فقط برای خود و موفقیت های شخصی اش کار می کند؛ اما بی شک همیشه بازده کاری اش فوق العاده عالی است و برای دیگران مفید است.

اسب زحمتکش است و در امور مالی دیدی کار شناسانه داشته و ماهرانه عمل می کند. اما متاسفانه از آن جا که دارای روحیه متغیری است، ممکن است توجه خود را به امور دلخواهش از دست بدهد؛ این امور می تواند عاشقانه، مربوط به کار و یا هر مورد دیگری باشد و تفاوتی ندارد. اما نگران نباسید، او دوباره با همان میزان موفقیت خواهد رسید.مشروط بر آن که انجام کار مورد نظر نیاز به گوشه گیری، تفکر و عمق نداشته است و نیاز به بودن در میان دیگران دارد تا او را تایید و ستایش کنند.

اسب در ارتباط با جنس مخالف، موجودی ضعیف است. او به خاطر عشق از همه چیز می گذرد و آنچنان مجذوب عشق می شود که همه چیز را از یاد می برد؛ به همین دلیل، با آن همه استعداد های مثبتش، زندگی اش رضایت بخش نیست و راضی اش نمی کند. اما اگر او بتواند بر این ضعف خود غلبه کند و اهداف خواسته هایش بر خشم و هیجانش غلبه کند، زنرگی شاد و موفقی خواهد داشت.

اسب و بز می توانند زندگی خوبی داشته باشند. این دو همدست، تا زمانی که خود خواهی اسب، دمدمی مزاجی و هوسبازی های بز را مهارکند، در کنار هم فراز و نشیب زندگی را می پیمایند. البته هیچ یک نیز علت دوام این ارتباط را نمی دانند. چه بهتر !

به دلایلی کاملا متفاوت، اسب می تواند با سگ یا ببر زندگی مسالمت آمیزی داشته باشد. این دو، سخت در گیر امور درونی وروحی خود خستند و توجهی به تزلزل احساسات اسب ندارند. تا زمانی که آنان دلواپسی احوالات شخصی خود خستند اسب نیز می تواند زندگی خود را دنبال کرده و پیش برود.

هرگز و هرگز اسب نباید با موش ازدواج کند، به ویژه که زن متولد سال اسب آتش باشد. هر نوع رابطه ای بین این دو موجود عاشق پیشه و بوالهوس، به فاجعه می انجامد.

در دوران کودکی و جوانی اسب، پر فراز و نشیب است. او در جوانی خانه و خانواده اش را ترک می کند که همین امر باعث دل شکستگی و افسردگی اسب می شود. زندگی عشقی او نیز هرگز بی دردسر و راحت نیست؛ اما دوران پیری آرامی خواهد داشت.

نماد اسب آتش - که هر شصت سال یک بار تکرار می شود - (سالهای 1285، 1344، 1404 و...) برای خود اسب و خانواده اش شگون ندارد، زیرا در این سال ها خصوصیات مثبت و سودمند وجود اسب تبدیل به ویژگی های زیان آور و شرارت آمیز می شود و خانواده او در معرض یماری های خطرناک، تصادف و بد اقبالی قرار می گیرند.

مردان و زنانی که در سال اسب آتش متولد شوند، از نظر شخصیتی همان خصلت های متولدان سال اسب را دارند اما صفات خوب و بدشان شدیدتر است. آنان بسیار کوشاتر، زیرک تر، مستقل تر، خوش ذوق تر و با استعدادتر و بیش از دیگران خودخواه هستند. روحیه پر شر و شور و خود پسندی دیوانه وار اسب، روابط عشقی او را به سوی زیاده روی های زیان بار سوق می دهد.

بعضی بر این باورند که متولدان سال اسب آتش، بر افراد خانواده خود نفوذ عجیبی دارند؛ اما باور عموم این است که اسب های آتشین برای خانه ای که درآن متولد شده اند و نیز برای خانوده ای که خود تشکی خواهند داد، مشکل سازند.

شایان ذکر است که متولدان سال اسب آتش به شغل های متنوع تر،‌ جالب تر و استثنایی تر از متولدان سال اسب عادی می پردازند و احتمال این که به خوشنامی یا بدنامی، شهره شوند، بیشتر است.



 متولدین سال بز


هنرمندی سرکش و ناآرام
نماد بز بیش از همه نشانه زنانگی است. بزها شیک پوش، دلربا، عاشق طبیعت و هنرمندند و اگر دچار بدبینی، شک و نگرانی نشوند، اقبال همگانی را بر می انگیزند. بز هیچ گاه از بخت خود راضی نیست و به قول معروف همیشه فکر می کند که « مرغ همسایه غاز است. » دوستان و همکارانش از هوس بازی های او خشمگین می شوند. او نادانسته اسباب دردسر است. بز وقت شناس نیست و این باعث می شود که حوصله همه از دست او سر برود؛ در حالی که هرگاه در صدد سود بردن از دیگران بر آید؛ خود را مطلوب و دوست داشتنی جلوه می دهد؛ و حتی گاهی از نظر مالی، روی سر دیگران آوار می شود.

از سوی دیگر، بز خود را به آسانی به هر شرایطی تطبیق می دهد؛ مشروط بر اینکه امنیت زندگی - تا آن جا که ممکن است - حفظ شود. بز خجالتی و دارای حالتی زنانه است. او با وجود شک و تردیدهای همیشگی، کوتاهی کردن ها و گله و شکایت هایش، راهنمایی و نصیحت شدن و طرف توجه دیگران قرار گرفتن را دوست دارد.

بز فرهیخته و دلرباست؛ اما طبعی ناپایدار و هوسباز دارد. متولدان سال بز، اغلب مذهبی هستند؛ اما از هر مذهبی که پیروی کنند، تا زمانی به آن پای بندند که مانع آسایش زندگی شان نشود. واقعیت این است که موهومات، پدیده های فرا طبیعی، علوم غیبی و طالع بینی برای او جذاب تر است.

مردان و زنان متولد سال بز خوش قلب، مهربان، بلند نظر و دست و دلبازند و سخاوتمندانه به یاری نیازمندان می شتابند. اما متاسفانه آنچه که به دیگران می بخشند، همیشه از آن خودشان نیست و مال دیگران را نیز مال خود می دانند! بد نیست بدانید که حس مالکیت در بز متغیر است. بز اجازه می دهد او را ببندند؛ اما طناب را می کشد. شرقی ها می گویند: اگر بزی را در علفزار سر سبزی ببندید، آرام و راضی خواهد ماند؛ اما اگر در جایی کم علف نگهداری کنید، هیچ گاه از سر و صدا و غرولند دست بر نخواهد داشت.

بز دیگران را مسئول تمام پیشامدها می داند. او خود را در قبال شرایط و وقایع مسئول نمی داند و در نهایت، آنها را به بخت و اقبال حواله می کند و بر این باور است، هر مشکلی که ایجاد شود، اشتباه از طرف او نبوده است.

بز با دورویی و ریا کاری اسباب ناراحتی دوستان و نزدیکان خود را فراهم می کند. او احساس مسئولیت نمی کند، خلاق نیست و اراده اش بسیار ضعیف است. بز می تواند مانند یک رهبر سخنرانی کند؛ اما نمی تواند کسی را به دنبال خود بکشد؛ زیرا خود برای دنباله روی و اطاعت خلق شده است. اگر بز در شرایط مناسب و تحت آموزش صحیح قرار بگیرد، به موفقیت های بزرگی در کارهای هنری - که نیاز به هوش و استعداد ذاتی دارد - دست خواهد یافت.

بز می تواند صنعتگر و استادکار خوبی شود. او می تواند با اعتماد به نفس، کارهایی را که نیاز به جسارت، ظرافت و تخصص دارد، پیشه کند؛ زیرا از هوش فراوانی برخوردار است.

بز هیچ گاه رهبر خوبی از کار در نمی آید و این به صلاح اوست. همیشه این طور بوده است که حضور دستیار همکاری لایق باعث می شود که رئیس ضعیف جلوه کند و بز هوسباز و دمدمی مزاج که نیازش تکیه بر شخصی استوار و واقع گراست بهتر است فکر رهبری را از سر به در کند.

بز به این که دیگران از او قدردانی کنند، نیازمند است و اگر کسی با چاپلوسی از وی تعریف کند، همه کار برایش انجام خواهد داد.

همان طور که گفتیم بز نماد زنانگی است زیرا غربی ها همواره وابستگی، از خود راضی بودن، سستی و بی تفاوت بودن را به جنس مونث نسبت می دهند.

مردان و زنان متولد سال بز، بیش از هر چیز جویای امنیت و اطمینان هستند. خانم بزها دوست دارند با مردی ثروتمند ازدواج کنند و یا از حمایت فردی با نفوذ برخوردار شوند و اگر آن هم نشد، دست کم به زندگی با پدر و مادری ثروتمند رضایت می دهند.

شخصیت بز ممکن است بسیار پست یا بسیار والا باشد؛ همه چیز بستگی به نحوه تربیت، شغل و بخت او دارد.

متولدان سال بز، باید تا حد امکان، از کارهای تجاری اجتناب کنند. آنان فروشندگان بسیار بدی هستند، نظرات خود را درست ابراز نمی کنند، هنگام صحبت کردن شتابزده و مضطرب هستند و نیز نکته سنج و موقعیت شناس نیستند و به قول معروف « سوراخ دعا را گم می کنند. »

بز باید از هر جنگ و ستیزی دوری کند؛ زیرا هیچ گاه نمی تواند فرماندهی پیروزمند یا حتی سربازی موفق باشد.

بزها معمولا خوش اقبال هستند و زندگی آسوده ای دارند؛ زیرا به خوبی می دانند که از چه راهی باید بروند. اگر شما خانه ای زیبا و راحت در حومه شهر دارید، خوش صحبت هستید و با هنرمندان نشست و برخاست دارید، هرگز بز را به خانه خود راه ندهید چون دیگر نمی توانید از دست او رها شوید، چرا که ذاتاً تجمل طلب و دوستدار اهل هنر و طبیعت است.

بزها عاشق پیشه اند و ماجراهای عاشقانه در زندگی شان فراوان به چشم می خورد؛ اما چون طبیعت آرامی دارند دچار التهاب و نا آرامی عاطفی نمی شوند.

بز می تواند در کنار گربه، خوک یا اسب زندگی خوبی داشته باشد و هر یک از آنها به دلایل مختلف با بز کنار می آیند و به او اطمینان می بخشند.

هوسبازی های بز گربه را سرگرم می کند، خوک این صفت او را - تا آن جا که بتواند - تحمل می کند و اسب یکدنده، این حالت بز را تعدیل می کند.

گاو، نمی تواند مدتی طولانی در کنار بز زندگی کند، گاو رفاه، آسایش و امنیت برای خانواده خود به ارمغان می آورد اما در مقابل توقعاتش زیاد است و بز چیزی برای عرضه کردن ندارد.

رابطه عشقی و شغلی بز و سگ به شکست می انجامد، زیرا هر دو بسیار بدبین هستند و تا پایان عمر از یک دیگر راضی نخواهند بود.

دوران جوانی بز آکنده از ماجراهای عاشقانه است؛ اما در دوران کودکی و پیری بخت با او همراه است.

در پایان به این نکته بسنده می کنیم که زندگی مرفه، آرامش، دوری جستن از دلواپسی ها و به کار گیری راهنمایی های مناسب به بز این امکان را می دهد که زندگی موفقیت آمیزی داشته باشد.



 متولدین سال میمون

شرور و حیله باز 

میمون در میان نمادهای دیگر، طبیعتی غیر عادی و عجیب دارد. او موجودی بدجنس، موذی، شیطان، گساخ، شوخ طبع و همیشه در حال مسخره بازی است؛ اما شوخی های او غیر مستقیم و همراه با فریب است.

میمون موجودی اجتماعی و معاشرتی است و در ظاهر، با همه خوب ارتباط بر قرار می کند؛ باید گفت که ایجاد این رابطه نیز جزئی از حیله های او به شمار می آید. میمون در واقع موجودی خود پسند و خودپرست است.

میمون بازیگوش و مردم دار است و هرگاه نظرات منفی اش را درباره دیگران، در پشت محبتی ظاهری مخفی می کند؛ مهربان به نظر می رسد. در حقیقت او هیچ کس را قبول ندارد و خود را برتر از همه می داند و این نشان می دهد که موجودی مغرور است. از اینها که بگذریم او روشنفکری است که علاقه فراوانی به دانستن دارد. او دوست دارد همه چیز را ببیند و بخواند، همه چیز را برای خود خوب توضیح دهد و همیشه از تازه ترین اخبار روز دنیا آگاه شود.

میمون با سواد و با فرهنگ است و حافظه ای قوی دارد. او می تواند در صورت لزوم حتی کوچک ترین جزئیات چیزهایی را که خوانده، دیده و یا شنیده به خاطر بیاورد. این ویژگی، بسیار به او کمک می کند؛ زیرا میمون ذهنی پریشان دارد و از این رو، تا حد زیادی متکی به خاطرات خود است.

میمون خلاق و مبتکر است و با خلاقیت خود می تواند دشوارترین مسائل را با سرعتی اعجاب انگیز حل کند. اما هر گاه تصمیم به انجام کاری می گیرد، باید بی درنگ شروع کند در غیر این صورت علاقه خود را از دست می دهد و بی هیچ کوششی همه چیز را رها می کند.

میمون هوش سرشاری دارد و توانایی اش در فریفتن دیگران شگفت انگیز است. او می تواند با چیره دستی، اژدهای نیرومند را با آن همه هوش و درایت، فریب دهد. او حتی در برابر جاذبه ببر مقاومت می کند و او را بی رحمانه مسخره کرده، می آزارد.

میمون همانقدر که حیله گر است، سیاستمدار و زیرک نیز هست و می تواند خود را در بدترین موقعیت ها محافظت کرده و از بند هر نو گرفتاری برهاند. او خود سر و خود خواه است و اجازه نمی دهد چیزی را به او تحمیل کنند. او همیشه حق انتخاب دارد.

او برای همه کاری آمادگی دارد و برای پیشبرد اهدافش دست به هر کاری می زند. از دروغگویی، دورویی و حقه باری ترسی ندارد و در صورت لزوم شخصیت خود را نیز زیر پای می گذارد. او تا زمانی که صلاح بداند، به این کار ادامه می دهد؛ او به ندرت دستش رو می شود و به دام می افتد.

بعضی از میمون ها حتی کار را به دزدی یا دست کم دروغگویی می کشند.

به هر حال، میمون هر کاری هم بکند، باز هم دلرباست و آن چنان به رموز این کار آشناست که کسی حریفش نمی شود.

میمون موجود فرصت طلبی است و باید هم چنین باشد؛ زیرا بخت با او یار است و فرصت های زیادی در اختیارش قرار می دهد. میمون به رغم جنبه های منفی وجودش مانند دروغگویی، ریاکاری، حقه بازی، تکبر و غرور، نادیده گرفتن وجدان و شرافت، به خاطر هوش سرشار و ادراک بالایش مورد پسند همگان است.

میمون از مهارت، زیرکی و حیله گری خاصی در تجارت برخوردار است، از این رو شریک بی نظیری در کار محسوب می شود. او در هر کاری که احتیاج به تصمیم گیری سریع، دیدباز و کمی وجدان داشته باشد به درد می خورد.

میمون می تواند در سیاست، صنعت و تجارت به موفقیت دست یابد و در این میان، هیچ نکته ای از رموز این علوم بر او پوشیده نماند. او می تواند در صورت تحصیل علم، در هر کاری وارد شود، موفق باشد.

اگر دست میمون را در انجام کار مورد علاقه اش باز بگذارند، بهتر و سریع تر می تواند به شهرت دست یابد. تنها پرگویی، موفقیت میمون را تهدید می کند زیرا با این کار، به رغم دلربایی و جذابیت ذاتی اش دیگران را از خود خسته و ملول می کند.

با وجود گرفتاری های مالی، میمون می تواند از موقعیت های خوب زندگی اش کاملا لذت ببرد؛ با این حال، در عشق بخت با او یار نیست و در رابطه با جنس مخالف ضعیف است.

میمون با داشتن روحیه ای شاد، به سهولت گرفتار عشق می شود؛ اما به همان آسانی نیز از آن خسته شده، به دنبال عشق تازه ای می رود. متاسفانه او هیچ گاه چیزی را که به دنبالش می گردد، پیدا نخواهد کرد؛ زیرا شخصیت پایداری ندارد.

ممکن است میمون احساساتی و لبریز از شور و حرارت باشد اما روح انتقادی و بینش او، به سرعت این شور و اشتیاق را فرو می نشاند. خوشبختانه او بهتر از هر کس دیگر می تواند به بدبختی هایش بخندد و به این ترتیب، خود را از غم و غصه رها سازد.

میمون زوج خوبی برای اژدها خواهد بود؛ زیرا اژدها از زیرکی و حیله گری میمون بهره می برد؛ در حالی که قدرت اژدها نیز به خوبی مورد استفاده میمون قرار می گیرد. این دو در کار نیز می توانند شرکای خوبی باشند؛ حال آن که میمون همیشه تصور می کند که خودش بهتر از عهده کارها بر می آید.

میمون در کنار موش نیز زندگی خوبی خواهد داشت. موش فریفته زرق و برق ظاهری میمون می شود، همه چیز را فراموش می کند و تا پایان عمر، دیوانه وار به او عشق می ورزد؛ حتی اگر این عشق یک طرفه باشد.

میمون، ببر را دست می اندازد؛ اما بهتر است حواسش خیلی جمع باشد؛ زیرا رابطه شغلی و احساسی این دو، بازی با آتش است. میمون نمی تواند در برابر خشونت ایستادگی کند، دست کم گرفتن و مسخره کردن، از قدرت نابود کننده خشونت نمی کاهد. ممکن است میمون جانش را در این راه به باد دهد.

میمون، با هر نمادی که ازدواج کند، احتمالا صاحب بچه های زیادی خواهد شد.

دوران کودکی میمون با شادی می گذرد. در جوانی غمگین، ناامید و پریشان است و نقشه هایش اغلب به شکست می انجامد. دوران پیری او با این که در آرامش می گذرد؛ اما از تنهایی رنج می برد. او اغلب دور از خانواده و ناگهانی واهد مرد.


 متولدین سال خروس

کاوشگر باغچه ها
ویتنامی ها ترجیح می دهند این نماد را « جوجه » بنامند که البته متولدان این سال هرگز آن را نمی پسندند؛ بنابراین ما نیز مانند ژاپنی ها از واژه « خروس » استفاده می کنیم، خروس موجودی خیال باف است و خود را تافته جدا بافته می داند و دوست دارد همه از او تعریف و تمجید کنند.

خروس به راحتی افکار و عقاید خود را بیان می کند و برای دفاع از گفته های خود تا مرز پرخاشگری و ستیزه جویی می تازد.

این طرز فکر و رفتار ناخوشایند خروس اطرافیانش را آزرده می سازد؛ ولی آنان با وقار تمام از این بی ادبی خروس چشم پوشی می کنند و آن را ناشی از صراحت در بیان و عادات عجیب او می دانند که البته سخت در اشتباهند، بی شک خروس صریح و صادق است و هر چه به فکرش برسد، به زبان می آورد؛ بی آن که نکته ای را از قلم بیندازد. اما باید گفت این صراحت خروس که صفت ذاتی اوست چندان پسندیده نیست و نوعی خودخواهی به حساب می آید؛ چرا که او اهمیتی برای احساسات دیگران قائل نیست و هرگز درک نمی کند که چرا باید برای دیگران ارزش قائل شود.

خروس برای حفظ موقعیت خود، ناگزیر به نیرنگ دست می یازد. البته این نیز تصوری واهی و باطل است. مطمئناً او دوست دارد جلب نظر کند لذا بدش نمی آید کمی به خودش برسد؛ اما در واقع او بسیار محافظه کار و سنت گراست و این حالت خود را به صحنه سیاست نیز تعمیم می دهد.

خروس معتقد است که همیشه حق با اوست و می داند چه کاری انجام می دهد. او به هیچکس اعتماد ندارد و خود محور است و از طرف دیگر در نصیحت کردن دیگران پافشاری می کند و سنگ تمام می گذارد.

خروس در ظاهر شجاع، ماجراجو، و بی پرواست اما عقل تان به چشم تان نباشد! در حقیقت او پر از ایده های به ظاهر بزرگ و نامعقول است که امیدی به تحقق آنها نیست.

خروس عاشق خواب و خیال، مکاشفه، اوهام غیر ممکن و قهرمان پردازی است؛ اما به واقع طبل تو خالی است که تمام رؤیاها، مکاشفات و تصورات او از فضای آرام خانه اش بیرون نمی رود. او ماجراجویی نازک نارنجی و فیلسوفی است که حتی نمی تواند چهار تا کلام حرف حسابی تحویل آدم دهد. البته او ترسو یا خجالتی نیست و در صورتی که شرایط ایجاب کند می تواند به موجودی جسور و شجاع تبدیل شود. خروس همیشه رؤیای قهرمان شدن را در سر می پروراند به این خاطر ممکن است با نشان دادن واکنشی جسورانه، خود را به خطر انداخته و با آغوش باز مرگ را بپذیرد. همین دیل باعث می شود که خروس سرباز خوبی باشد.

اطرافیان خروس از صحبت کردن او لذت می برند؛ اما اگر حواسش را جمع نکند، ناخواسته آنان را از خود آزرده می کند و به عنوان لاف زنی که بیشتر قول می دهد و کمتر عمل می کند شناخته خواهد شد. درخشش او در جمع تا در ارتباط با دوستان نزدیک خود بیشتر است.

از آن جا که خروس موجودی خیال باف است، گاه به تنبلی کشیده می شود. او معمولا در شروع کار از تمام نیرویش استفاده می کند و به عنوان یک موجود سخت کوش مشهور است. خروس معمولا کارهایی را که از توانش خارج است عهده دار می شود و اگر با تمام کوششی که می کند، نتواند آن کار را انجام دهد، هیچ کس بیش از خود او ناامید نخواهد شد.

خروس باید مدام در تقلا باشد زیرا بخت آسان به دست آوردن پول را ندارد و باید برای تامین زندگیش کوشش کند. اگر دست از خیال بافی بردارد و بخت نیز با او یار باشد، ثروتمند خواهد شد. ممکن است خورس پول را از راه هایی دور از ذهن و نادر مانند قرعه کشی به دست آورد. مردم ویتنام بر این باورند که خروس به کمک نوک و پنجه های قوی خود حتی در بیابان هم می تواند غذایش را پیدا کند! این تعبیر با تقلای مداوم و خستگی ناپذیر خروس فرسنگ ها فاصله دارد. اما اگر او خیال بافی را کنار نگذارد و وقتش را هدر دهد، به خانه بدوشی ویلان و سرگردان یا فیلسوفی بی خانمان - که روی نیمکت خیابان ها می خوابد و زباله ها را زیرورو می کند - تبدیل خواهد شد.

بی شک خروس برای حرفه کشاورزی و همچنین مشاغلی که در تماس دائم با مردم است، ساخته شده؛ چرا که او عاشق مطرح شده و جلب توجه دیگران است.

از آن جا که خروس ذاتاً اسراف کار است، هر چه به دست بیاورد، خرج می کند. همچنین ممکن است اقدام به ریسک های بزرگ تجاری کند که او را تا مرز ورشکستگی پیش برد و زندگی اش را فنا کند. این حادثه ناگوار بر آمده از خیال بافی های اوست.

او از باز کردن حساب پس انداز بیزار است؛ زیرا با صرفه جویی میانه ای ندارد. خروس در روابط عاشقانه برای جلب توجه فرد مورد علاقه اش، ممکن است خود آزاری کند. خروس صادقانه احساساتش را ابراز می کند؛ ولی غالباً فرد مورد علاقه خود را ناامید می کند؛ چرا که مایل است او را نیز در دنیای تخیلاتش شریک کند و این بر خلاف واقعیت است.

مرد متولد سال خروس، حضور در جمع زن ها را دوست دارد؛ زیرا می تواند خود نمایی کند، بدرخشد، پز بدهد و تظاهر به هوشمندی کند! او به ندرت با مردان رفت و آمد دارد؛ چون مردها کاملا حوصله اش را سر می برند.

زن متولد سال خروس نیز بودن در جمع زن ها را دوست دارد؛ البته این به معنی خسته کننده بودن مردان برای او نمی باشد! او مشاغلی را انتخاب می کند که در ارتباط مستقیم با زنان باشد.

زندگی خروس و گاو قرین شادی خواهد بود؛ زیرا گاو محافظه کار، سنت گرا و خانواده دوست است.

خروس می تواند در برابر مار نقش فیلسوف را بازی کند. رفتار مار در روابط عشقی یا کاری بی اندازه خردمندانه است؛ اما بهتر است که زیاده روی نکند؛ چرا که در این صورت خروس او را از بین می برد.

خروس در کنار اژدها و در پرتو درخشندگی او به آرامش می رسد؛ به خصوص اگر زن خروس و مرد اژدها باشد.

بهتر است فکر ازدواج با گربه را فراموش کند. گربه هرگز نمی تواند، حتی برای لحظه ای، لاف زنی ها و زنگ عوض کردن های خروس را تحمل کند و کمترین اعتمادی نیز به او ندارد.

سه دوره زندگی خروس از لحاظ کار و مسائل عشقی، پرفراز و نشیب است. او از ورشکستگی و فقر به ثروت می رسد و از اوج احساسات عاشقانه به حضیض درگیری های عاطفی می افتد؛ ولی در هر صورت، دوران پیری او شاد و آرام می گذرد.

شرقی ها اعتقاد دارند که حضور دو خروس در یک خانه، زندگی را برای دیگران سخت خواهد کرد. به خانم های متولد این سال توصیه می شود مصرف قرص های ضد بارداری را در سال خروس فراموش نکنند!


 متولدین سال سگ


موجودی غمناک و نگران
سگ موجودی غمناک و نگران است، همیشه حالت دفاعی به خود می گیرد و لحظه ای این حالت را ترک نمی کند. او همیشه در حال نگهبانی است و هوشیارانه اطراف ار زیر نظر دارد.

او موجودی درون گراست که به سختی احساسات واقعی خود را آشکار می کند و آن هم زمانی است که حقیقتا ضرورت این کار را احساس کند. او بیش از خد یک دنده است و می داند که چه می خواهد. او اغلب با بدگمانی، دلواپس زبان تیز و صراحت ناخوشایند و شدید خود است.

سگ بیش از هر کس به کلیات موضوع توجه نمی کند و در جزئیات مسائل غرق می شود و مرتب انتقاد می کند. به نظر می رشد که او در برخورد با هر چیز، بی برو و برگشت، دنبال عیوب می گردد؛ چرا که در حقیقت بدبین ترین موجود دنیاست و هر چیز را در چهاچوب قوانین طبیعی آن می پذیرد.

او همواره پیش از دیگران علیه بی عدالتی فریاد می زند؛ زیرا شجاعت این کار را دارد.

او ممکن است کمی گوشه گیر و بی اعتنا باشد؛ اما روحیه انتقادی، ذوقطنز و نیز عظمت آشکار روحش، او را زا متهم شدن به تنگ نظری و خود پسندی بر کنار می دارد.

فراموش نکنید که سگ موجودی غیر اجتماعی است و از هر نوع شلوغی گریزان است. او در روابط عاشقانه، بی احساس به نظر می رسد؛ اما این تصور نادرست است. در واقع، علت اصلی این حالت، نگرانی، شک و بی اعتمادی اون نسبت به احساسات خود و دیگران است. با تمام این عیوب، می توان اصیل ترین خصلت های ذاتی انسان را یک جا در وجود سگ پیدا کرد. سگ باوفا، راستگو، درستکار و بسیار وظیفه شناس است. شما می توانید به او اعتماد کنید؛ چرا که هیچ گاه ناامیدتان نخواهد کرد. او بهتر از هر کسی رازدار است؛ زیرا در شعور و رازداری گوی سبقت را از همگان ربوده است. او از بازگو کردن رازها و صحبت های خصوصی دیگران بیزار است. موضوع صحبت های سگ مبتذل و بی قد و قیمت است و گاهی منظور خود را نادرست بیان می کند.

او به ندرت در جمع خود نمایی می کند؛ اما بسیار با هوش است و هیچ کس بهتر از او نمی تواند به صحبت های دیگران گوش فرا دهد.

سگ به آسانی می تواند اعتماد دیگران را به خود جلب کند و حق نیز همین است. او همیشه نهایت تلاش خود را برای دیگران می کند و در فداکاری تا مرز فدا شدن پیش می رود. همگان به او احترام گذاشته و ارزش خاصی برایش قائلند و حق دارند، چرا که شایسته احترام است.

در طول تاریخ، اغلب قهرمانان عدالت، در سال سگ متولد شده اند؛ زیرا از دید سگ هر نوع بی عدالتی منفور است و تا زمانی که بی عدالتی رخت از جهان بر نبندد، نباید از پا نشست.

سگ از بی بند و باری دیگران، جنگ، وقایع ناگوار، شکست، بیکاری، گرسنگی مردم جهان و فاجعه های انسانی در گذشته، حال و آینده رنج می برد. خوشبختانه به ندرت اتفاق می افتد که سگ قهرمان، هدف بی ارزشی را تعقیب کند. او همیشه می داند که چه می خواهد و به آن دست می یابد.

سگ، فیلسوف و معلم اخلاق است و از مادیات روی گردان است. وقتی پولی به دست بیاورد؛ سخاوتمندانه خرجش می کند و اهمیتی برای آن قائل نیست. در واقع، او علاقه ای به پول ندارد. سگ چه ولگرد ابشد و چه ناز پروده، دوستدار سادگی است و هیچ گاه از بی ساز و برگ بودن، نگران نمی شود، اما اگر به هر علت نیاز ناگهانی به پول پیدا کند، هیچ کس بهتر از او، راه به دست آوردن آن را نمی داند.

سگ با وفا، می تواند سرپرست بی نظیری برای واحدهای صنعتی، رهبر فعالی برای اتحادیه ها،‌روحانی و مربی چیره دستی باشد؛ اما در هر حال او سخنوری با نظرات و عقاید اصیل و عمیق است. او در صورت لزوم قادر است مردم را رهبری کند و مردم نیز از پیروی او خشنود خواهند شد؛‌ زیرا شرافت، صداقت و ویژگی های مثبت سگ را در هیچ نماد دیگری نمی توان یافت؛ افزون بر این نشانی از جاه طلبی در او دیده نمی شود.

سگ در عشق نیز صادق و ثابت قدم است؛ اما تا عمر دارد، درگیر مشکلات احساسی خواهد بود که خود مسبب آنهاست؛ زیرا با هیجانات مداوم، احساسات ناپایدار، شک و نگرانی همیشگی اش شریک عشق خود را می آزارد و همیشه دلواپس است.

سگ در کنار اسب خوشبخت خواهد بود؛ زیرا اسب در قبال اندکی آزادی عمل، به سگ اجازه می دهد که اهداف خود را تعقیب کند.

زندگی سگ با ببر به جنگ این دو با زمین و زمان منجر خواهد شد. این دو به بهانه عدالت خواهی و حقیقت طلبی با یک دیگر متحد شده و دست به ماجراجویی خواهند زد. در حقیقت، سگ خود را با ببر همفکر و همکار می بیند.

سگ در کنار گربه آرام و متین، بخت زیادی برای رسیدن به زندگی آرام و مسالمت آمیز دارد. اژدها مغرورتر از آن است که بتواند روحیه انتقادی و زبان تند و گزنده سگ را تحمل کند. سگ، بز را خودخواه و کوته اندیش می داند و نمی تواند با او کنار بیاید.

سه دوره زندگی سگ در بی اعتمادی و تردید و به دلیل گرفتاری های شغلی، به سختی سپری می شود. دوران کودکی او بی سامان است و در دوران جوانی با مشکلات زیادی دست به گریبان می شود. در میانسالی به دلیل گرفتاری های شغلی، احساس ناامیدی و شکست می کند و در دوران پیری، همواره از این که کاری برای انمجام دادن ندارد، تاسف می خورد!

در هر صورت، سگی که روز متولد شده در مقایسه با سگی که شب هنگام زاده شده، زندگی آرام تر و کم دردسر تری خواهد داشت؛ افزون بر این. وظیفه سگ در شب نگهبانی از خانه است. او همواره بیدار و مراقب است، برای فراری دادن و ترساندن دزدها پارس می کند و فرصتی برای استراحت ندارد. کوتاه سخن آن که سگ های زاده شده در شب، ناچار باید به زندگی سگی تن در بدهند!



متولدین سال خوک 

تپلی محبوب
خوک جنگ جویی جوانمرد، بلند همت، دلیر و آشنا به آداب و رسوم، یاور و مهربان،‌سخت گیر نسبت به اشتباهات و پرچمدار همیشگی خلوص نیت است که بلند همتیش سرانجام ناگواری برایش رقم می زند. می توانید به او اطمینان کنید؛ چرا که هیچ گاه از اعتماد شما سو ء استفاده نخواهد کرد. او ساده، بی ریا و اطمینان بخش است و اگر به او ستم کنید، بی پناه، بی دفاع و کمی ساده لوح است.

در حقیقت خوک اجازه می دهد به آسانی فریبش دهند، اشتباهات خود را با متانت می پذیرد و نسبت به اشتابهات دیگران صبور و بردبار است. او همیشه از بهترین های ورزش است. اما هرگز نمی تواند رقابت جو باشد. انصاف خوک به او اجازه نمی دهد که خود را برتر از دیگران بداند. او همواره از خود می پرسد که آیا در کارهایش صداقت لازم را داشته یا خیر.

خوک به گونه ای باور نکردنی صادق و بی ریاست تا جایی که گاهی ممکن است به خود صدمه بزند. او در برابر بد قولی و بد ذاتی دیگران نمی تواند کاری بکند. به ندرت دروغ می گوید و آن هم در مواردی است که می خواهد خود را از خطر برهاند.

خوک با هوش است؛ اما در مورد مسائل مالی کند ذهن است و ناشیانه عمل می کند. او در برابر دورویان و فریب کاران عاجز است و خود را به چهار میخ می کشد تا اعمالش را توجیه کند.

خوک فروشنده درستکاری است که به سختی تن به ساخت و پاخت می دهد. او با اعتقادی آهنین، گفته های دیگران را بی هیچ پرسشی می پذیرد؛ اما در قبولاندن حرف خود به دیگران دچار مشکل است.

خوک دوست و شریکی بی همتاست. او معمولا کم حرف است؛ ولی اگر تصمیم به حرف زدن بگیرد، هیچ چیز نمی تواند مانع او شود و آن قدر پرچانگی می کند تا همه شنوندگان را خسته و هلاک کند.

خوک نیز همچون میمون با هوش و تشنه دانش است. او علاقه زیادی به مطالعه دارد و هر چه را که جلوی دستش باشد، می خواند. خوک، با معلومات به نظر می رسد؛ اما در حقیقت، بخش عمده معلومات او سطحی است. اگر او را بیازمایید، خواهید دید که طبل تو خالی است. ژاپنی ها می گویند: « خوک صورتی پهن و کله ای کوچک دارد. »

خوک پول پرست و اغلب شهوت ران است. در پشت ظاهر فریبنده و معقول او، اراده ای قوی و قدرتی فراوان پنهان است. او هر هدف، آرزو یا کاری دشوار داشته باشد، وظایف خود را با شایستگی انجام می هد. این قدرت، زاییده نیرویی درونی و قابل اعتماد است؛ قدرتی که هیچ چیز توان برابری با آن را ندارد.

وقتی که خوک تصمیمی بگیرد، هیچ چیز نمی تواند سد راه او شود. اما پیش از تصمیم گیری مدتی طولانی همه جوانب را می سنجد تا جای که به بی تدبیری متهم می شود. او برای رهایی از مسائل بغرنج، گاه آن قدر این در و آن در می زند که شخصیت خود را زیر سوال می برد.

هرگز از روی ظاهر ضعیف خوک درباره اش قضاوت نکنید؛ چرا که این ضعف ظاهری صرفا ناشی از صلح طلبی ذاتی اوست.

خوک دوستان اندکی دارد، اما آنان را تا پایان عمر حفظ خواهد کرد و از هیچ فداکاری در حق آنان کوتاهی نمی کند. او با دوستان برگزیده خود - که شایستگی عشق و محبت او را دارند - بسیار محترمانه برخورد می کند.

زنان متولد سال خوک، عاشق حضور در جمع و میهمانی هستند. آنان در خانه داری بی نظیرند.

شخصیت خوک، به رغم بی طرفی وی، پر تحرک و خلاق است و اگر از جنگ و جدل بیزار و گریزان نبود، یاغی نیز محسوب می شد.

او همیشه ترجیح می دهد در بحث راه فراری بیابد و وانمود کند که عقیده اش را تغییر داده است تا خود را دچار زحمت و دردسر نکند.

او تا زمانی که از شما خوشش نیاید، در صحبت را باز نمی کند و اگر لطف کند وارد گفت و گوی شود، شما را مفتخر کرده است!

خوک به ندرت به امور قضایی می پردازد و چه بهتر؛ زیرا اگر محق هم باشد، سادگی و صداقتش به ضرر او و به نفع طرف های دعوا تمام خواهد شد؛ شرقی ها می گویند: برای برنده شدن در امور قضایی، بهتر است صداقت، شرافت و وجدان را از پنجره بیرون بیندازید!

خوک در هر شرایطی می تواند کار کند؛ زیرا هوشیاری و توانایی اش در انجام کارهای سخت، از او آدم موفقی می سازد؛ همچنین به علت حساسیت فراوانش، در زمینه شعر و ادبیات نیز موفق است.

خوک می تواند به آسانی به سگ ها نزدیک شود. خوک هر شغلی را که برگزیند می تواند زندگی خود را تامین کند و پول و امکانات از سر و کولش می ریزد و تا زنده است، مردم به او کمک می کنند و از همین راه، ممکن است بسیار ثروتمند شود.

در مشرق زمین، مشهور است که می گویند: مردم به خوک کمک می کنند، خوراک می دهند و او را چاق و چله می کنند تا شام بهتری برای شب سال نو داشته باشند. لذا خوک بسیار محافظه کار است و به هیچ کس اعتماد نمی کند. ممکن است این گفته درست باشد اما شکی نیست که مردم از زود باوری و سادگی خوک سو ءاستفاده می کنند.

از این حرفها درباره زندگی عشقی او نیز می گویند. او اغلب فریب می خورد، ناامید می شود، اشتباه می کند و همیشه عاشق است.

خانم خوک ها مادران بسیار خوبی هستند. به خوک ها سفارش می کنیم با متولدان سال گربه ازدواج کنند؛ چرا که بهترین راه جلوگیری از کشمکش و درگیری خانوادگی، همین است.

خوک باید از مار فاصله بگیرد، چرا که مار او را اسیر و برده خود می کند و آنچنان به دور او حلقه می زند و او را می فشارد که توان هر حرکتی را از او سلب می کند. وجود خوک برای بز مفید واقع می شود.

دوران کودکی خوک در آرامش کامل سپری می شود. در دوران جوانی انبوهی از مشکلات خانوادگی او را در بر می گیرد؛ اما خوک خجالتی و محتاط، برای حل مشکلاتش، از کسی در خواست کمک نخواهد کرد. او می کوشد خود مشکلاتش را حل کند. در واقع این پنهان ساختن مشکلات از دیگران به او صدمات فراوانی میزند زیرا هیچ کس نمی فهمد که او در چه جهنمی دست و پا می زند.

اگر زاد روز او از جشن های سنتی (عید تت) فاصله داشته باشد، ناامیدی کمتری در کمین او خواهد بود، اما هر چه به سال نو در کشورهای آسیایی نزدیک تر باشد، با مشکلات بیشتری مواجه می شود، به او خیانت خواهد شد، مسخره اش خواهند داد و در نهایت ممکن است خورده شود!

قصه « سه بچه خوک » ریشه در این باور خرافی دارد.!